درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
موضوعات
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها
  • ادیسون
  • ردیاب خودرو

  • تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان جالب و آدرس mohsenk.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 20
بازدید دیروز : 4
بازدید هفته : 36
بازدید ماه : 36
بازدید کل : 2393
تعداد مطالب : 76
تعداد نظرات : 3
تعداد آنلاین : 1



جالب





 

جلال آل احمد

( 1348- 1320 ) هـ  ش

 

جلال آل احمد

زندکینامه

نویسنده ایرانی که در خانواده ای روحانی در تهران به دنیا آمد .پس از آنکه  تحصیل در دبستان را به پایان رساند، پدرش او را به کسب و کار در بازار واداشت. پنهان از پدر، در کلاسهای شبانه دبیرستان دارالفنون تحصیل را ادامه داد. سپس، به دانشکده اربیات تهران راه یافت، دوره دانشکده را به پایان رساند و به کار معلمی پرداخت.

جلال آل احمد در جوانی با بعضی از آداب و رسومی که به نام مذهب رواج داشت به مخالفت برخاست. در دوران تحصیل در دانشکده ادبیات با عده ای از یاران خود گروهی به نام «انجمن اصلاح» تشکیل داد. از فعالیتهای این انجمن ترجمه و نشر کتاب بود. آل احمد از سال 1323 تا 1332 به فعالیتهای سیاسی پرداخت و با حزبها و جمعیتهای گوناگون همکاری داشت. در همین سالها چند داستان و مقاله نوشت و کتابهایی را از زبان فرانسوی به زبان فارسی ترجمه کرد. پس از آن، به شهرها و روستاهای بسیار سفر کرد و از دیده ها و شنیده ها و پژوهشهایش نوشته ها پدید آورد. در پی انتشار این نوشته ها بود که مؤسسه تحقیقات و مطالعات اجتماعی دانشگاه تهران  سرپرستی نشریه هایی در این زمینه را به عهده آل احمد گذاشت. کارهای او را در این دوره می توان هشدارهایی دانست درباره از میان رفتن سنتهای اصیل ایرانی و جایگزینی آداب و رسوم غربی، کتاب غرب زدگی را در همین زمان نوشت.

 

سفرهای او

آل احمد در سالهای 1341 تا 1344 به بعضی از کشورهای اروپای شوروی، عربستان سعودی، و امریکا سفر کرد. خاصل هریک از سفرهایش سفرنامه ای بود که بعضی از آنها انتشار یافت. کتاب خسی در میقات سفرنامه حج اوست.

آل احمد در زمینه های گوناگون به نویسندگی پرداخته است. داستانهای کوتاه و بلند و نقد ادبی نوسته است و چند کتاب ترجمه کرده است. ولی برجسته ترین کارش مقاله های او در زمینه مذهب، سیاست، زبان و ادبیات است.

آل احمد معمولاً اندیشه های خود را با شیوه ای بیان می کند که مخصوص اوست. نثرش ساده و نزدیک به زبان گفتاری است. در نوشته هایش طنز و کنایه نیز به کار می برد و تکیه کلامهای خاصی دارد که آنها را بسیار تکرار می کند. سفرنامه هایش هم سفرنامه است، هم پژوهشی در زمینه های اجتماعی، زبانشناسی، و مردمشناسی، نوشته هایش درباره روستاها آگاهیهایی است در زمینه زندگی روستانشینان، ساختمان خانه ها، خوراک و پوشاک، گویشها، افسانه ها، مثلها، و بازیهای کودکان آنها.

آل احمد در بیشتر نوشته هایش از نابسامانیهای کشور و فساد حکومت آن دوره انتقاد می کرد. به همین سبب، از انتشار بعضی از نوشته هایش جلوگیری می شد.

 

نمونه ای از نوشته های آل احمد

یک روز صبح، به مدرسه که رسیدم، ناظم هنوز نیامده بود. از این اتفاقها کم می افتاد و طبیعی بود که زنگ را هم نزده بودند. ده دقیقه ای از زنگ می گذشت و معلمها در دفتر گرم اختلاط بودند. خودم هم، وقتی معلم بودم، به این مرض دچار بودم. اما از وقتی مدیر شده بودم، تازه می فهمیدم که چه لذتی میبرند معلمها از اینکه پنج دقیقه- نه، فقط دو دقیقه، حتی یک دقیقه- دیرتر به کلاس بروند. چنان در این کار مصر بودند که انگار فقط به خاطر همین یکی دو دقیقه تأخیر ها معلم شده اند. حق هم داشتند. آدم وقتی مجبور باشد شکلکی را به صورت بگذارد که نه دیگران از آن می خندند و نه خود آدم لذتی می برد، پیداست که رفع تکلیف می کند. زنگ را گفتم زدند و بچه ها سر کلاس. دو تا از کلاسها بی معلم بود. کلاس چهارم، که معلمش لای گچ توی بیمارستان بود و معلمی هم که به جایش برایمان فرستاده بودند هنوز نتوانسته بود برنامه اش را با ساعتهای خالی ما جود کند، و کلاس سوم که معلم ترکه ایش یک ماهی بود  از ترس فرمانداری نظامی مخفی شده بود و کس دیگری را جای خودش می فرستاد، که آن روز نیامده بود. یکی از ششمیها را فرستادم سر کلاس سوم که بر ایشان دیکته بگوید و خودم رفتم سر کلا چهارم. مدیر هم باشی، باز باید تمرین کنی که مبادا فوت و فن معلمی از یادت برود.     (از کتاب مدیر مدرسه)

 

شادروان جلال آل احمد در كتاب اورازان نمونه اي از آن را نوشته است در كتاب «تات نشين هاي بلوك زهرا» تحقيقي نسبتاً مفصل راجع به آن آورده است و حوضه زباني آنها را از تاكستان (سيادهن) تا شاهرود (شهر شاهرود) مي داند. احمد كسروي در اثر «فرهنگ نام هاي آبادي ها» جاهايي را در آذربايجان و خلخال و تالش نام مي برد كه در حوزه كاربرد اين زبان قرار دارند. نيما يوشيج در مقدمه دوبيتي هاي «روجا» كه به زبان تبري سروده شده است، مي نويسد: «من شاعر زبان تاتي هستم».

خانم شيرين هانتر در كتاب مسلمانان جمهوري هاي شوروي مي نويسد: در قفقاز عده اي تات زندگي مي كنند كه اينان بازماندگان كساني هستند كه در روزگار ساسانيان به جهت نگهداري از دربندهاي قفقاز گسيل شده بودند.

مراسم ازدواج: براي شروع خواستگاري يك عدد كله قند و كشمش تزئين مي كنند و در يك سينيب قرار مي دهند مادر داماد به همراه پدر داماد به خانه عروس كه انتخاب كرده اند مي روند اين كله قند نشانه شيريني خواستگاري است. اگر كله قند را قبول كردند نشانه موافقت است. سپس مراسم شيريني خوران: اقوام درجه اول را دعوت مي كنند و چند ريش سفيد و بزرگ تر فاميل را جهت شيريني خوران به خانه عروس مي روند. جوان هاي خانواده داماد شروع به زدن دايره و دست و پايكوبي كه به اصطلاح محلي (شول) يعني فرياد شادي مي زنند كه خانواده عروس متوجه بشوند و سپس خانواده عروس اسپند گل پر دود مي كنند و خوشامد مي گويند. رقص هاي محلي مي كنند مانند: رقص قاسم آبادي و تنبان به تن كه  نمبان همان دامن هاي چين چين است كه خانم ها به تن كرده و به رنگ هاي مختلف است و اين رقص ها مخصوص خانم ها است. بعد از شيريني خوران بعد از چند ماه مراسم عقد بندون است و زماني كه مي خواهند عقد كنند باز از بزرگ ترهاي دو فاميل جمع مي شوند و بعد صحبت مهريه و شيربها و گوسفند و جهيزيه عروس را مشخص مي كنند و شيربها مبلغي را در نظر مي گيرند و يا پشت سند ازدواج زمين و يا گاو هديه به عروس مي دهند از طرف داماد و در سند قيد مي شود. بعد از چند ماه با هم قرار مي گذارند خانواده عروس و داماد كه چه روزي عروسي باشد كه معمولاً روزهاي تولد ائمه اطهار است.

(مانند تولد صاحب الزمان، تولد رسول اكرم (ص) و غيره ...)

مراسم عروسي به دين قرار است كه: روز عروسي از طرف خانوادة عروس ناهار مي دهند به تمام دعوت شدگان و شام نيز به عهدة داماد مي باشد و سپس بعد از ناهار عروس را سوار قاطري مي كنند كه پالانش تزئين شده با فرشهاي دستباف خود روستا و ساز و دهل عروس را حركت مي دهند و يكي از خانواده عروس كه نزديكان عرس مي باشد جلوي قاطر را مي گيرد و مي گويد: من نمي گذارم عروس را ببريد و اين رسم است كه بايد مبلغي پل از طرف داماد شيريني بدهند به همان نزديكان عروس و بعد كه شيريني داده شد اجازه مي دهد كه عروس را حركت بدهند. تمام اهالي ده زن و مرد و كوچك و بزرگ دست زنان و هلهله كنان دنبال عروس راهي مي شوند به سوي خانة داماد و نزديك خانة داماد يك جاي مسطحي عروس قرار مي گيرد و داماد بالاي تپه اي (نار) مي زند كه در اصطلاح روستا به اين معني مي باشد كه: كه مقداري قند و انار و سيب از بالاي عروس پرتاب مي كنند و تمام مهمانان پشت عروس در محوطه منتظر نار هستند كه هركس تلاش مي كند قند و انار و سيب را بگيرد و ببرد به داماد بدهد كه من اين نار را گرفته ام و بايد شيريني از داماد بگيرد. سپس عروس حركت داده مي شود به منزل داماد و بعد گوسفند جلوي پاي عروس قرباني مي كنند و اسپند دود مي كنند كه پا قدم عروس براي خانوادة داماد خوب باشد و رسم است كه يك پسربچه 2 يا 3 ساله را در دامن عروس مي نشانند كه عروس پسردار شود در آينده و داماد نيز دو ساقدوش دارد كه مواظب داماد هستند و داماد را جريمه مي كنند و 1 ليوان آب و شكر كه تا نصفه شكر است و به عنوان جريمه به داماد مي دهند تا بخورد و يا بايد بخورد و يا بايد شيريني آن را كه مبلغي پول است بدهد.

 يكي از رسوم ديگر اين است كه داماد به محض اينكه كفشهايش را از پا درآورد اگر ساقدوشهايش مواظب نباشند يك نفر از طرف خانوادة عروس در كمين كفشهاي او است كه بدزدند و سپس براي پس دادن آن مبلغي شيريني مي خواهد و روستا اين است كه قرباني كه جلوي عروس كرده اند تعدادي از جوانها از دست قصاب مي گيرند و كشان كشان از در خانة داماد بيرون برده و آخر شب گوشت را كباب كرده و دسته جمعي مي خورند.

جلال آل احمد آغازگر است. وي با تأسيس «دفتر موتوگرافي» (تك نگاري) در موسسات مطالعات و تحقيقات دانشكده ادبيات دانشگاه تهران سعي بر آن داشت كه آنچه در بطن اجتماع يعني روستاهاي طالقان مي گذشت را شناسايي نمايد و به مسائلي از قبيل آداب و رسوم روستايي، فولكلور، لهجه، قواعد و ملاكهاي ارزشهاي اجتماعي روستايي، نظام كار و مالكيت و غيره بپردازد و در اين راستا كتاب «اورزان» را در سال 1332 ه.ش به رشته تحرير درآورد. از ويژگيهاي عمده اين اثر نثر روان و زبان ساده آن است.

تلاش ديگري كه در اين زمينه صورت گرفته تأليف كتاب «فشندك» نوشته هوشنگ پورگريم است. اين اثر كه در سال 1341 با همكاري دفتر مونوگرافي وابسته به دانشگاه تهران، تحت نظر جلال احمد به انجام رسيده آخرين اثر در حوزه مذكور است. پس از اين تاريخ، ديگر تك نگاري علمي در باره روستاهاي طالقان به رشته تحرير درنيامده و اين سير مطالعاتي در منظقه طالقان استمرار نيافته است. البته نك نگاري «شهرك» توسط نبي الله عباسي و همچنين «زيدشت دروازه طالقان» به قلم «مصطفي حدادي» بعدها به انجام رسيد كه مختصر است. اما اين ويژگيها و خصوصيات تأليفات جلال آل احمد و هوشنگ پوركريم را دارا نيست و مؤلفين آنها نتوانسته اند مسائل، آداب و رسوم خاص اين روستاها را به نحو مطلوبي ارائه نمايند.

دسته ديگر از آثار مربوط به طالقان، رساله ها يا گزارش هاي مطالعاتي و تحقيقاتي نهادها و ادارات دولتي است. اين آثار بيشتر جنبه كاربردي دارد. همانطور كه در فصول گذشته يادآور شديم اهميت منابع آب هاي سطحي در طالقان باعث گرديد از ديرباز براي استفاده آب رودخانه هاي طالقان طرحها و برنامه ريزيهاي گسترده اي صورت پذيرد. به همين سبب هيئت ها و گروههاي علمي بسياري در ادوار مختلف به مطالعه حوزه آبريز طالقان پرداختند.

 

 

منابع :

1- فرهنگنامه  شورای کتاب  جلد اول  صفحه 130  نشر فرهنگنامه  سال 1377 چاپ بهمن  چاپ چهارم

2- زندگی نامه نویسندگان و شعرا  نوشته احمد ابوالحسنی  نشر اتحاد

 

 

 

 



یک شنبه 16 بهمن 1390برچسب:زندگی نامه جلال آل احمد, :: 13:6 ::  نويسنده : MOHSEN

صفحه قبل 1 صفحه بعد